سال 1738، و در گیرودار رقابت اسپانیا و بریتانیا برای سلطه بر منابع جهان، رابرت جنکینز، ناخدای بریتانیاییِ کشتیهای بازرگانی، ادعا کرد که افسری اسپانیایی به کشتی او هجوم برده و، به اتهام قاچاق، بار شکر او را ضبط کرده و گوشش را بریده. جنکینز به مجلس رفت، گوش بریدۀ خود را که در سرکه نگه داشته بود نشان داد و دادخواهی کرد. مردم و سیاستمداران برای جبران این خفت فریاد خونخواهی سردادند: گوش دربرابر گوش. بدینترتیب، حکام بریتانیا نقشهای برای بزرگترین یورش آبیخاکی تاریخ طراحی کردند تا قطبهای اصلی ثروت اسپانیا را غارت کنند.
اما عملیات سرّی دیگری هم در کار بود: قرار بود کشتی ویجر، بههمراه شش کشتی دیگر و با حدود دوهزار نیرو، به آنسوی اقیانوس برود و گالئون اسپانیایی، بزرگترین گنجینۀ شناور جهان، را توقیف کند، 23 اوت 1740 این ماجراجویی زیرکانه آغاز شد، اما دیگر کسی خبری از ویجر و مردانش نشنید.
دیوید گرن، یکی از نویسندگان برجستۀ معاصر و برندۀ جایزۀ ادگار آلن پو، روایتی عمیق، تکاندهنده و نفسگیر از سرگذشت ویجر و مردانش خلق کرده است. او زوایای تازهای از این داستان پررمزوراز را روشن میکند و با ظرافت و موشکافی صحنۀ پیچیدهای از نبرد امپراتوریها، آرمانها و نقشههای بیحساب و تلاش برای ساختن روایت پیروز را پیش چشم میآورد.