هوشی خان یا همان باهوش آقای قدیم واقعاً داناترین آدم بود.
داناترین آدم دنیا.
خودش هم این را خوب می دانست.
عادتش این بود که به هرکس می رسید، می گفت: « من خیلی خیلی دانا هستم!»
دقیقه به دقیقه و ساعت به ساعت، اینجا و آنجا این را به همه یادآوری می کرد.
او در جایی زندگی می کرد به اسم مخ آباد . همان طور که از اسمش پیداست همه چیز و همه کس توی مخ آباد حسابی چیز فهم و دانا بودند.