تصور کنید آدمی را که هیچ نمی گوید، چگونه آدمی ممکن است باشد؟ کودکی است که هنوز قدرت تکلم ندارد؟ آدمی است با تارهای صوتی ناتوان یا از کار افتاده؟ پیرزنی است در خانه سالمندان که ترجیح می دهد دیگر کلماتش را مصرف نکند؟ پیرمردی است که روی نیمکتی در پارک نشسته و ساعت ها به برگ های سوزنی کاج ها زل می زند و از دور، بازی شطرنج دیگران را در سکوت تماشا می کند؟ آدم افسرده ای است که تمایلش را به کاربرد کلمات از دست داده است؟ و آیا این رفتارهای به ظاهر منفعلانه، به معنای عدم برقراری ارتباط اند؟ آیا حتی انسانی که کمترین تعامل را با اجتماع دارد یا حتی انسانی که اصلاً نمی خواهد با کسی ارتباط برقرار کند، در پی انتقال پیامی به هر شکل ممکن نیست؟