با افزایش توجه به امر اجتماعی و تلاش برای توانمندسازی جامعه در برابر دولت و اقتصاد، متفکران مختلف به بازسازی ایدهی سویسیالیسم برخاستهاند. در این راستا، آکسل هونِت، به عنوان جامعهشناسی که وارث نظریهی انتقادیِ مکتب فرانکفورت است، نخست به سراغ خاستگاههای ایدهی سوسیالیسم در عصر صنعتی میرود و میکوشد فرایند تکوین این ایده را بر بستر تاریخی آن واکاوی کند. تلاش نظری هونت با تمرکز بر مفهوم «آزادی اجتماعی» پیش میرود که به باور او دستاورد مهم سوسیالیستهای اولیه در برابر برداشت فردگرایانه از آزادی بوده است. هونت این دستاورد اساسی را از چارچوب محدود صنعتگرایی و اقتصادباوری اولیه بیرون میکشد تا آن را به برداشت معاصرتری از جامعه و تاریخ مجهز کند و محمل همبستگی اجتماعی جدیدی سازد که مبتنی است بر بازشناسی متقابل، همکاری و خودشکوفایی همگانی. جستوجوی او برای یافتن راههای نوسازی ایدهی سوسیالیسم در دو جهت پیش میرود: نخست در جهت رهانیدن آن از باور به قانونمندیِ حرکت تاریخ و پیوند زدنش به نوعی تجربهگری تاریخی، و دوم در جهت ساختن سوسیالیسم به مثابهی شکل دموکراتیک زندگی.