بعد از فوت آیت الله بروجردی دیگر کسی نتوانست سیطره کامل بر دیگران داشته باشد. بنابراین شخصیت آقای خمینی چون با شخصیت سیاسی و علمی او توام شد، سیطره پیدا کرد. اینها قبلا کمتر دور هم جمع میشدند. اما در این مورد دور هم جمع شدند. در مورد موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی، لبه تیز حمله متوجه نخست وزیر بود و شکایت به شاه بردند. نامههای اول آقای خمینی و سایر علما به شاه نوشته شد و از علم شکایت کردند. البته به نظر من هیچ ایرادی در این عمل و نامه به شاه نبود هر چند بعضی افراد که در مورد اعمال دیگران قضاوت میکنند ظرف زمانی و مکانی را در نظر نمیگیرند.