کافکا چگونگی داستان کوتاه را دچار دگرگونی کرد. او به داستانهای تیرهاش حسی از منطق و غیرواقعی بودن همانند رؤیا میبخشد که در آن وحشت به طنز پهلو میزند و ناآرامی فراگیر است. در این دو داستان یک مسافر با کار ماشینی پیچیده آشنا میشود و پسری کینههای غیر قابل باوری را در وجود پدرش بیدار میکند.