ملکم لاوری در این رمان کوتاه و تلخ اما جذاب که عمدتا از تجربیات شخصی خودش برگرفته شده، داستان بیل پلنت ایجنت، نوازندهی پیانو و دریانورد سابق، در نیویورک را روایت میکند که بند موسیقی و همچنین عقلش را در اثر زیادهنوشی از دست داده است. بیل برای درمان به یک بیمارستان روانی میرود و لاوری با بیرحمی تمام از توهمات دیوانگی و معنای واقعی جنون مینویسد.