این نسل خوشبخت

در این اثر، نوئل کاورد داستان دو دهه از زندگی خانواده‌ای انگلیسی را در کنار فرازوفرودهای سیاسی روزگار بازگو می‌کند. خانواده‌ی فرانک گیبونز، از روزی که به خانه‌ی جدید خود می‌روند تا روزی که فرانک و همسرش، اتل، از آن خانه نقل‌مکان می‌کنند، سفری دراز و پرماجرا را پشت سر می‌گذارند، سفری که هم استعاره‌ای است از تحولات یک ملت، و هم بسیار خصوصی و خانوادگی است. اتفاقاتی که در این خانه می‌افتند بن‌مایه‌ی این نمایشنامه‌اند: گرایش پسرِ خانواده به کمونیسم، نارضایتی دختر خانواده از زندگی معمولی، اختلافاتِ خواهرِ فرانک و مادرِ اتل. اما، در نهایت، فرانک گیبونز می‌کوشد تا معنایی برای زندگی خود و برای همه‌ی اتفاقات تلخ و شیرین گذشته بیابد.