زانوی غم بغل نمی گیرم

کتابی از نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز، کریس کار، درباره عشق، از دست دادن، و نگرشی جدید که وقتی با آغوش باز پذیرایش باشیم، زندگی‌مان دگرگون خواهد شد. کریس در این کتاب، داستان‌ها و مشاهدات (خجالت‌آور، دردناک، مفید، خنده‌دار و گاهی نامناسب) خود را تعریف می‌کند. این داستان‌‌ها زمانی که انتظار فروپاشی دنیایش را نداشت، روی داده‌اند. اگر زندگی شما به هم ریخته است (خواه به هم خوردن یک رابطه یا ازدواج، پایان یک شغل یا حرفه، یا هر نوع تغییر غیرمنتظره قابل توجه دیگر) یا مانند کریس، با درد ناشی از بیماری یا مرگ یکی از عزیزان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنید، این کتاب پر از تجربیات، تمرین‌ها و بینش‌های واقعی است که می‌تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید (نه اینکه درمان شوید، بلکه احساس بهتری داشته باشید.) با درک اینکه این احساسات پیچیده و مهم می‌تواند دروازه‌ای برای کاوش در زندگی‌تان باشند، تسلی خواهید یافت و ارتباط بهتری با جامعه پیدا می‌کنید. شما خواهید فهمید چه‌چیزهایی اهمیت بیشتری دارند و زندگی‌تان را از نو شروع خواهید کرد. زیرا همان‌طور که کریس می‌گوید: «وقتی آن‌قدر شجاع باشیم که به قلب‌های‌مان توجه کنیم، احساسات آشفته ما می‌توانند به ما بیاموزند که چگونه آزاد باشیم؛ نه آزاد از درد، بلکه آزاد از ترس از درد و موانعی که برای یک زندگی بی‌نقص ایجاد می‌کند.»