سکاها بیشتر کوچنشینهای آریاییتباری بودند که پیوسته درحال کوچ و پیمودن مسافتهای طولانی روزگار خود را سپری میکردند. هیچ شهر یا معماری باستانی از خود به جا نگذاشتهاند. اما همین کوچروها، ازجمله تیرههای باستانی تأثیرگذار تاریخ بودند که ارزشمندی بسزایی در تاریخ باستان داشتند.
شیوهی زندگی سکاها مبتنیبر سپاهیان و قشونی بیابانگرد و در تاختوتاز همیشگی بوده و اسب جزء جدانشدنی از زندگی قوم سکا (یا سگزی) بهشمار میرفته است. آنها جزء نخستین مردمانی بودند که به رامکردن و پرورش اسب پرداختند و آیین نبرد و بهویژه تیراندازی و کمانداری بر روی اسب نیز از ابتکارات این قوم به شمار میرود. مشورت رستم با اسب خود (رخش) و نقش تعیینکنندهی اسب در نبرد با دیوان، دقیقا نشانه و نمونهای از جایگاه برجستهی اسب در میان مردمان سکایی است.
در نوشتههای تاریخی و جغرافیایی هرودوت، بقراط، ارسطو، استرابون، و بطلمیوس آگاهیهای گوناگونی در مورد سکاها داده شده است. کتاب «امپراطوری سکاها: جنگجوبان کوچنشین استپ»، تازهترین اثر منتشرشده دربارهی فرهنگ و تمدن این مردمان استپنشین است که باری کانلایف، باستانشناس و استاد دانشگاه آکسفورد، نوشته و کیانوش امیری، آن را به دقیقترین و روانترین شکل ترجمه کرده است، طوری که این کتاب تاریخی سنگین را، شبیه به یک زندگینامه و داستان درآورده که خواننده از خواندن آن خسته نمیشود.