ناهید طباطبایی نویسندهی نامآشنایی است که در داستانهایش زنان و مسائل خانوادگی آنها نقش پررنگی دارند. او با نثری روان و طنزی ظریف که مختص خودش است، خواننده را به درون داستانی به ظاهر ساده اما پر از پیچیدگیهای عاطفی و اخلاقی میبرد. از رمانها و داستانهای او تا به حال چند اقتباس سینمایی تولید شده که فیلمنامهی یکی از آنها را خودش نوشته و برای آن نامزد جوایز مهمی نیز شده است. «شصت سالگی» داستان زنی به نام آهوست که در آستانهی شصت سالگی و پس از چهل سال دوری از وطن به ایران برمیگردد. آهو در جوانی و در زمانهی انقلاب به فعالیتهای سیاسی و حزبی مشغول بوده و پدر و مادرش از ترس دستگیر شدن فرزندشان، او را روانهی فرنگ میکنند. آهو در این سفر، یحیی، رفیق همعقیده و عشق جوانیاش را ترک میکند و تا سالهای سال دیگر خبری از او پیدا نمیکند. در بازگشت به ایران، آهو اتفاقی با یکی از دوستان دوران دانشکدهاش ملاقات میکند که از قضا آن روزها همزمان با یحیی دستگیر شده بوده ولی بعد از مدتی آزاد میشود. داستان «شصت سالگی» قصهی آدمهایی است که در جوانی در متن اتفاقات مهمی بودهاند و حالا مجبورند برای ادامه دادن بنشینند و به آنچه کردهاند بیندیشند و تصمیماتی را که گرفتهاند و اقداماتی را که انجام دادهاند در بوتهی آزمایش تاریخ بگذارند. باید هیجانات جوانی و آرمانخواهیها و شجاعتها و ترسها و پشیمانیها و عشقها و نفرتهای گذشته را با محک عمر رفته بسنجند و تصمیم بگیرند که آیا میتوانند دیگری را و مهمتر از آن، خودشان را ببخشند یا نه.