هدف قدرت و سرعت و توان در فوتبال، مانند هر ورزش تیمی دیگر، این است که حداقل یک امتیاز بیشتر از حریف کسب کنید تا در بازی برنده شوید. این فلسفه ساده پیچیدگی زیادی دارد.
یک تیم برای موفقیت باید بتواند نمایشی فیزیکی، فنی، تاکتیکی و روانی برتر از حریف ارائه دهد. وقتی این عناصر هماهنگ کار می کنند، فوتبال در واقع یک بازی زیبا است. با این حال، وقتی یک جنبه با بقیه جنبه ها باهم هماهنگ نباشد، یک تیم می تواند استاد باشد و باز هم بازنده باشد. انگلیسی ها می گویند: «آنها خوب بازی کردند و در زیبایی بازنده شدند.»
فوتبال، مانند بیسبال، تحت تاثیر برخی اینرسیهای تاریخی قرار دارد. بهعنوان مثال، ممکن است گفته شود: «ما هرگز این کار را انجام ندادهایم و برنده شدهایم. چرا تغییر؟» یا «من هرگز این کارها را هنگام بازی انجام ندادم.» این نگرش محکوم به محدود کردن پیشرفت تیم ها و بازیکنان با پیشروی خواسته های فیزیکی و تاکتیکی بازی است.
چگونه بازی پیشرفت کرده است! به عنوان مثال، اولین گزارشها در مورد مسافت دویدن در طول یک مسابقه به حرفهایهای انگلیسی اواسط دهه 1970 (اف سی اورتون) اشاره میکند. آنها میانگین مسافتی حدود 8500 متر (3/5 مایل) داشتند.
امروزه بیشتر مسافت ها به طور متوسط بین 10000 تا 14000 متر (2/6 و 7/8 مایل) است. گزارشهایی وجود دارد که بسیاری از زنان با قلبهای کوچکتر، سطح هموگلوبین پایینتر و توده عضلانی کوچکتر میتوانند ۶ مایل منتسب به مردان را بپیمایند.