این داستان دربارهی یک انگور ترشرو و بداخلاق به نام لنی است که همیشه غر میزند و عصبانی است. به نظرت چه شد که انگور قصهی ما غرغرو شد؟! فکر میکنی روزی بتواند لبخند بزند و از زندگی لذت ببرد؟