کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        1
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        سقلمه

        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب سقلمه

        تعداد صفحات
        216 صفحه
        شابک
        9786000349080
        سال انتشار
        1403
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب سقلمه

        در زیر آفتاب گرم و سوزان تابستان، مرتضی سوار بر ماشین زهواردررفته پدرش اکبر آقا در جاده‌ای کم‌عرض و یک‌طرفه به زور می‌تاخت. جوانی بیست و هفت هشت ساله با چهره‌ای گرد و تپلی، شبیه پدر اکبر آقا، مادرش شیرین خانم و خواهرش حنانه که دو سه سالی از او کوچک‌تر بود نیز همراه او بودند. اکبر آقا، مردی پنجاه و چند ساله، با لب و لوچه‌ای کج و کوله، در خواب عمیقی فرورفته بود. شیرین خانم زنی لاغراندام و گندم‌گون نیز در چرت به سر می‌برد و حنانه ریزه‌میزه هم با گوشی همراهش مشغول بود. هر چهار شیشه ماشین پایین بود تا شاید گردش هوا کمی از فشار گرما بکاهد. مرتضی خط وسط جاده را با وسط ماشین میزان کرده بود و میراند تا از حواشی خاکی و لبه‌های درب و داغان مسیر در امان باشد. لحظاتی نگذشته بود که یکباره چندین خودروی شاسی بلند سیاه غول‌پیکر به سرعت برق در پشت ماشین آنها ظاهر شدند.

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر

        کتاب‌های مرتبط با کتاب سقلمه