بچههای کلاس، ساکت، مثل آدمهایی که توی خواب راه میروند، یکراست رفتند نشستند سر جایشان و زل زدند به خبرِ داغِ روی تخته! خبر نابودی کرهی زمین!! همین کرهی زمین که روی آن راه میرفتند و زندگی میکردند و هر بلایی هم که میخواستند سرش میآوردند!