در این داستان واقعی، زندگی دختری به اسم همراز روایت میشود. دختری با رویاهای لطیف دخترانه و عشقی ممنوعه نسبت به رانندهی مذهبی پدرش!!
کسی که آتش انتقام وجودش را سخت و نفوذناپذیر کرده، اما عشق نیروی قویتریست و او را هم به زانو در میآورد.
درست در اوج عاشقانههایشان، دفتر روزگار ورق میخورد و همراز مجبور به انتخابی سخت میشود.
او باید بین زندهماندن و مرگ عشقش، یکی را انتخاب و خودش را فدا کند تا...