شبی مرد کهن دنبال او می گردد و او را در حالی که اطراف چراغ های خیابان جست و خیز می کند، می یابد. جوان هوشمند به دیگر جوانان سفارش می کند که جان و تن خود را در مقابل نورهای مصنوعی نسوزانند. فریاد میزند درون این نورها هیچ شناخت و معرفتی پیدا نمی شود، معرفت حقیقی جای دیگری است! می توانید به آن ها علاقه مند شوید، اما جانتان را فدای این ها نکنید و خاصه آن که از بال های تان محافظت کنید...!