کتاب بازی و واقعیت شرح روانکاوانهٔ موقعیت انسان در اقلیم برزخی رویا و واقعیت است. دانالد وینیکات گرچه به این موضوع میپردازد که انسان چگونه با برگزیدن ابژههای گذار فرایند ارتباط خویش با جهان اطرافش را میسور میکند. شاید در نگاه اول به نظر برسد که کتاب دربارهٔ بخشی از فرایند رشد کودکان است اما همانطور که خود وینیکات هم میگوید، این کتاب دربارهٔ انسان است، دربارهٔ نحوهٔ ربط و نسبت واقعیت روانی ما با جهانی که رفتهرفته رنگ و بویی انسانی به خود میگیرد. درواقع، ما ابژههایی را دستمایهٔ گذارمان قرار میدهیم، اما این گذار از کجا به کجاست؟ از درون به برون، از روانمان به جهانی که در ابتدا انسانی نیست اما بهمرور خاصیتی انسانی به خود میگیرد. حکایت این کتاب سرگذشت سفرهای گاهگاه آدمی به وادی و اقلیمی است که وینیکات آن را برزخ میان رویا و واقعیت میداند. کتاب حاضر به نوعی راهنمای نحوهٔ آمدوشدِ ما به وادی مذکور و آموختن چگونگی انسانی بودن به این عالم است: ما سالکان همیشگی اقلیم بازی، برزخ میان رویا و واقعیتایم.