آدمی روابط ریشهداری با تاریکی و روشنایی دارد که به الگوهای اجتماعی معمول او شکل میدهند و دنیای او را میسازند. کتاب حاضر به سویههایی از این الگوها میپردازد که بسیاری از ارزشهای تاریکی را در محاق بردهاند؛ و به کاوش مفهوم تاریکی هم در قالب پدیدهای فیزیکی و هم تصویری فرهنگی در بستر مضامینی چون بینایی و نابینایی، خواب و بیداری، شبکوری و ترس از تاریکی، حالات وضوح و تیرگی، هوای مهآلود و گرگومیش… تاریکی جهان بیرون و درون. میخوانیم که چطور ایدهی تاریکی به هنر، ادبیات، دین و زبان راه مییابد و الهامبخش افسانهها و قصههای پریان، داستانهای ترسناک، سیاهچالهای ادبیات گوتیک، و زاغههای بتنی سینمای نوردیک نوآر میشود. و نیز از تلاش بشر برای مهار یا سرکوب تاریکی نخست به کمک آتش و سرانجام به مدد برق. نویسنده تاریکی و روشنایی را همچون یین و یانگ «دوگانهی ادراکی، متکی و متصل به یکدیگر، و درنهایت مکمل یکدیگر» میشناساند و راه بر روی شیوههای گوناگونی از تجربه و درک تاریکی میگشاید.