روزلا پوستورینو (1978) نویسنده و روزنامه نگارِ جوان ایتالیایی ست که با رمانِ سر سفرۀ گرگ به شهرتی مضاعف دست یافت. پوستوریتو نمونه ای از روزنامه نگارانی ست که وارد ادبیات شدند و تاریخ را بستر روایت خود کردند. پوستورینو بعد یافتنِ آخرین زنِ زنده ای که جزو پیش مرگ های آدولف هیتلر بود و مصاحبه هایی طولانی با این زن عجیب رمانی نوشته به روزگار و تجربه های گروهِ زنانی بازمی گردد که خوراک آدولف هیتلر را قبل از سرو می چشیدند مبادا سمی باشد. این شغلِ شگفتِ اجباری باعث شد تا این زنان به گروهی نزدیک و در عین حال فراموش شده در تاریخ تبدیل شوند که ناظر تکه های نادیدۀ تاریخ بودند. روزلا پوستورینو رمان را با صحنه ای شگفت شروع می کند. زنانِ جوانی که باید غذای درجه اول بخورند و یک ساعت بنشینند مگر سمی باشد. زنانی که به واسطه ی جنگ مدت هاس غذای کافی برای خوردن ندارند ناگهان با سفره ای متنوع مواجه می شوند که معده شان تحملِ هضم آن را ندارد. آن ها باید به خوب خوردن عادت کنند تا جانِ پیشوا در خطر نیفتد. این شروع داستانی شگفت و ستایش شده است که مخاطب را مبهوت می کند.
روزلا پوستورینو در رمانِ سر سفرِ گرگ شکلی از سقوط اجباری را روایت می کند. پیش مرگ هایی منتخب که باید به اهدافِ حکومت وفادار بوده و حتی خود را برای آن فدا کنند.