همکاری قدرتمند است. گونه های بسیار همکاری زیادی وجود ندارد – اما آنها تقریبا سیاره را پوشش می دهند. مورچه ها به تنهایی یک چهارم کل مواد جانوری را تشکیل می دهند. با این حال، ظرفیت انسان برای کار کردن با یکدیگر باعث میشود تا همه گونههای دیگر باقی بمانند. ما خود را در جوامع صدها میلیون نفری سازماندهی می کنیم، در هر قاره ساکن هستیم و مردم را به فضا می فرستیم. انسان ها بزرگترین بازیکنان تیم طبیعت هستند. و نکته واقعا شگفتانگیز این است که ما فقط در 10000 سال گذشته صعود تند خود را به بالای رتبهبندی آغاز کردیم – سبقت گرفتن از زنبورها، زنبورها، موریانهها و مورچهها. تکامل ژنتیکی نمی تواند این ناهنجاری را توضیح دهد. چیز دیگری در حال وقوع است. چگونه به حیوان فوق اجتماعی تبدیل شدیم؟ در آخرین کتاب خود، دانشمند تکاملی پیتر تورچین (جنگ و صلح و جنگ) این معما را با استفاده از برخی نتایج شگفت انگیز در علم جدید تکامل فرهنگی حل می کند. داستان بشریت، از اولین گروههای پراکنده هومو ساپینس تا بزرگترین امپراتوریهای تاریخ، معلوم میشود که با منطقی پشیمانکننده هدایت میشود. قدرت همکاری ظاهرا معجزه آسای ما در آتش جنگ شکل گرفت. تنها درگیری، که از نظر مقیاس و شدت تشدید میشود، میتواند تغییرات خارقالعاده در جامعه بشری را توضیح دهد – و جامعه بزرگترین فناوری نظامی از همه است. با نگاهی به تکامل فرهنگی، تاریخ بشر یک الگوی عجیب و متناقض را آشکار می کند. انسان های اولیه بسیار برابرتر از سایر نخستی ها بودند و بی رحمانه هر فرد تازه ای را که می خواست به نر آلفا تبدیل شود حذف می کرد. اما اگر طبیعت انسان از برابری حمایت می کند، چگونه پادشاهان خدای غرق در خون دوران باستان توانسته اند تاج و تخت خود را به دست آورند؟ و چگونه، در طول هزاران سال، آنها از روی زمین محو شدند، و توسط روح دوباره متولد شده برابری انسانی از بین رفتند؟ چرا داستان عدالت انسانی وقایع معکوس های هزاران ساله است؟ بار دیگر، علم تنها به یک توضیح اشاره می کند: جنگ عظمت وحشتناک سلطنت را ایجاد کرد و جنگ آن را از بین برد. پس آیا جنگ بی پایان سرنوشت ماست؟ یا ممکن است جامعه روزی فراتر از آن تکامل یابد؟ تنها یک راه برای پاسخ به این سوال وجود دارد. تورچین را در سفری حماسی در زمان دنبال کنید و چیزی را کشف کنید که نسلهای تاریخ آن را غیرممکن میدانستند: قوانین پنهان خود تاریخ.