کتاب حاضر با عنوان کلام بعد از مرگ آغاز می شود محصول گفتگوی میشل فوکو با کلود بونفوی است . در فصل اول کتاب زندگی فوکو به عنوان یک فعال اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد و از این طریق بستر مناسبی برای فهم فوکو به عنوان روشنفکری فراهم می شود که در تعبیر کانتی درصدد فهم مقوله اکنون است و از این طریق به واکاوی تاریخ می پردازد تا به لحظه صفر یک واقعه برسد در هیچ کدام از کتاب های فوکو، حتی در درس گفتارهای کلژدو فرانس نیز چنین روایتگری از سوی فوکو نسبت به زندگی اش دیده نمی شود این کتاب به طور خاص در دوره اول حیات فکری فوکو قرار می گیرد و تا حدود زیادی تحلیل هایی شبیه به آنچه در کتاب رساله جنون و پیدایش کلینیک آمده ارائه می کند تحلیل دغدغه های فوکو در خصوص کارکردهای مثبت یک امر غیر مقبول در این کتاب ما را به یاد تحلیل های وی در خصوص جنون در عصر نوزایی می اندازد آنجا که میگوید در عصر نوزایی دیوانگان از بی خردی جهان و حقیقت حقیر انسان خبر می دادند.... هیچ چیز قادر نیست دیوانه را به حقیقت یا خرد برساند. اما با وجود همه گفته های بی معنای دیوانه جنون بی معنا نیست انگاره فوکو در خصوص نوشتن و مرگ در این کتاب همچنین یادآور تحلیل های وی در خصوص کالبد مرگ و کرانمندی در کتاب پیدایش کلینیک است.