ثمین دختری از خانوادهای متمول اما ازهمگسیخته است که مادرش را از دست داده و تصمیم گرفته زندگی مستقلی را در پیش بگیرد. او از خانهی پدریاش بیرون زده و به خانهای در ساختمانی نقل مکان کرده که قرار است در دفتری در همان ساختمان مشغول به کار شود. نخستین برخوردش با مدیر شرکتی که برای کار به آن معرفی شده چندان دلچسب نیست. هومن راد مردی خودخواه و مغرور و مرموز به نظر میآید و این ثمین را به فکر میاندازد تا هرطور شده روی مرد را کم کند. هرچند هومن راد نیز دستکمی از دختر ندارد و او را برای کار در قسمتی انتخاب میکند که بار کاری بالایی دارد. ثمین در شرایطی دشوار به سر میبرد و هیچ دوست ندارد که هومن نیز به شرایط دشوارش دامن بزند.