کتاب ما گرگ بودیم اثر ساندرین کولت فرانسوی که در سال 2022 برای اولینبار منتشر شد، نمونهای از وسترن معاصر و مدرن است و این به این معنا است که همچنان که این ژانر در سینما جلوههای تازهای به خود میگیرد، در ادبیات نیز داستانها با حفظ جوهرهی اصلی وسترن، نو میشوند.
شاید وقتی ما گرگ بودیم را میخوانید یاد کتاب جاده اثر مک کارتی بیفتید؛ بااینحال کولت این فضا را بهسرعت به هم میزند و شما را از این تصور دور میکند او بدون فیلتر شخصیترین و صمیمیترین افکار و احساساتش را به نمایش میگذارد، گویی ما خوانندگان مستقیم به مغز و روح قهرمان داستان وصل میشویم. یک جملهی کتاب، بدون هیچ نقطهگذاری، میتواند یک فصل کامل را برای خودش بسازد. اگر با صدای بلند داستان را برای خودتان بخوانید، به شما این امکان را میدهد تا رشتهای را پیدا کنید که میتوانید از آن پیچیدگیهای پیچیده و آشفته و داستانی واضح، هیپنوتیزمکننده و تأثیرگذار بسازید. فریبنده است که به شما این احساس دست میدهد که با صدای بلند درحال فکرکردن هستید، نه کتابخواندن، چرا که ما دائما بدون نقطه یا ویرگول فکر میکنیم، شبیه مونولوگ درونی شخصیت داستان. این بهسادگی در داستان قابللمس است زیرا ما تصویری از اینکه قهرمان داستان دارد برای برقراری ارتباط با افراد دیگر تلاش میکند تا داستانی را نقل کند، نداریم، ما او را برهنه، خام و بدون نقاب در جلوی خود داریم. بدون اینکه حضور ما را حس کند، انگار فقط دارد بلند فکر میکند، و در ذهنش هیچ تماشاگر و خوانندهای وجود ندارد.