بخشی از کتاب: شمس الله یک چشم شمر تعزیه مان بود چشمش عیب و ایرادی نداشت اما پلک چشم چپش پایین می افتاد و مردم فکر میکردند سنگک پز محل یک چشم دارد چند سال پیش در محل چو افتاده بود در دعوا چند نفر را لت و پار کرده و آنها هم با تیزی زده اند رگ پلک چشمش را پاره کرده اند.