کتاب گفتوگو با غریبهها به ما نشان میدهد که در دنیای امروز ناچار به تعامل با غریبهها هستیم. اما برای جلوگیری از قضاوتها و تصمیمات اشتباه، باید در برخی از پیشفرضهای خود تجدیدنظر کنیم. درک موقعیتی که فرد غریبه در آن قرار دارد، ضروری است. باید با آنها صحبت کنیم و بدانیم که تنها با نگاهکردن نمیتوانیم به دنیای درونی آنها پی ببریم. آشنایی با زبان بدن و حالتهای چهره نیز کافی نیست و نمیتوان بر اساس آنها دربارهی راستگویی یا دروغگویی افراد قضاوت کرد. در جوامعی که مردم نمیدانند چگونه با غریبهها ارتباط برقرار کنند، شاهد پیامدهایی چون جنایت، قتل، سوءاستفاده و حتی جنگ خواهیم بود. مالکوم گلدول در این کتاب به دو معما اشاره میکند که پایه تحلیلهایش است: «معمای اول: چرا زمانی که غریبهای به چشمانمان نگاه میکند و دروغ میگوید، متوجه نمیشویم؟ معمای دوم: چگونه گاهی اوقات دیدن یک غریبه بدتر از ندیدنش است؟» این کتاب را به همه کسانی که با توهم شفافیت دست و پنجه نرم میکنند، توصیه میکنیم.