داستان اتومبیل خاکستری روایتی پیچیده و مرموز دارد. آلکساندر گرین این داستان را دو سال بعد از نگارش در مجموعهای به نام در ساحل ابری منتشر کرد. به گفتهی منتقدان، اتومبیل خاکستری یکی از اسرارآمیزترین آثار گرین در اواسط دههی ۱۹۲۰ است. قهرمان اصلی این داستان مرد جوان مخترع و عاشقپیشهای است که در دنیای درونی خود دچار ترسی مبهم از جزئیات دنیای در حال توسعه، مخصوصا اتومبیلها، شده است. او برای بهدستآوردن قلب معشوقش دست به اختراعی عجیب میزند که بازتابی از جهانبینی اوست: برای تجربهی زندگی حقیقی، باید به آغوش مرگ رفت و از نو متولد شد.
آندری تارکوفسکی، فیلمساز شهیر روس، در کتاب زمان مهرشده گرین را «شاعر به معنای حقیقی کلمه» توصیف میکند و او را فردی آگاه به جهان میداند که شیوهای منحصربهفرد برای ارتباط برقرارکردن با واقعیت دارد و فلسفهای برای هدایت انسان در مسیر زندگی.