اغلب مردم جغد را شوم میدانند، کسی هم نمیداند چرا.
اینکه یک مجسمهی سنگی جغد قرار بود بر سر سوزان سقوط کند و تمام بدن او را متلاشی کند، ربطی به این ندارد که جغد واقعا «شوم» است یا نه. چون معلوم شد که این حادثه یک توطئه بوده است. دلیل استفادهی توطئهگر هم سنگینبودن مجسمه بوده نه اینکه مجسمهی سنگی شکل جغد را داشته است. مگر این سِسیلی نبود که پیشنهاد کرد «جغد» بهعنوان یک نماد برای هتل انتخاب شود؟ انتخاب سِسیلی سرانجام عملی شد و حالا تصویرهایی از جغد در همهجای داستان دیده میشود وحتی بر روی کارت شناسایی هتل هم جا خوش کرده است. آنها که جغد را شوم میدانند، میتوانند بر این حضور تلویحی، دائمی و سراسری جغد در تمام حادثههای داستان تأکید کنند.
آشیانهی جغد اثری معمایی-پلیسی است که برای خوانندهی نوجوان و جوان نگارش شده؛ داستانی که پیرامون هتلی دنج و صمیمی اما مشکلات و نقصهایی ناگزیر. ماجرا از دید مدیر هتل روایت میشود و از زمانی آغاز میشود که متنی در مدح هتل برای کارشدن روی یک کارت پستال بنویسد... او که یک ویراستار بوده کار مربوط به یک کتاب را که تمام ماجرای آن در هتلی رخ میدهد بر عهده داشته، کتابی که به واسطهی آن با ماجرای یک قتل در هتلی که اکنون در آن مشغول به کار است پیوند میخورد قتلی که هشت سال پیش به وقوع پیوسته...