بیلی مثل همهی بچهها یک زندگی کاملا معمولی داشت. تا اینکه یک شب توی کشوی جورابهایش پنج هیولای فسقلی پیدا کرد. بیلی جانِ هیولاها را نجات داد و آنها هم قول دادند هیچوقت او را تنها نگذارند. بیلی از یک چیز مطمئن بود: زندگی او دیگر هیچوقت مثل قبل نمیشد...
مجموعهی بیلی و هیولاهای فسقلی شامل کتابهایی با داستان خطی و ساده است که با جملههای کوتاه و تصویرهای رنگی روایت میشود. برای همین کودکانی که تازه خواندن راشروع کردهاند، از مطالعهی آن لذت میبرند. شخصیتهای بامزه و خیالیِ هیولاهای فسقلی کودکان را به دنیای ماجراهای تخیلی و خندهدار میبرند و آنها را به خیالپردازی ترغیب میکنند.
شخصیت اصلی مجموعهی بیلی و هیولاهای فسقلی در هر داستان با یک موقعیتجدید روبهرو میشود که در ابتدا برایش ترسناک یا چالشبرانگیز است، اما با کمک هیولاهای فسقلی میتواند این مشکل را حل کند. کودکان با خواندن داستانهای بیلی اعتمادبهنفس پیدا میکنند که شجاعانه با مسئلههای روزمرهشان روبهرو شوند.
کودکان با خواندن داستانهای مجموعهی بیلی و هیولاهای فسقلی یاد میگیرند چرا در موقعیتهای مختلف احساسهای متفاوتی دارند و میتوانند برای حل مسئلههای روزمره راهحلهای جدیدی پیدا کنند.
در کتاب ششم، بیلی با خانوادهاش دارد به خانهی جدید اسباب میکشد. اما در راهِ خانهی جدید، هیولاها ناگهان گم میشوند. همهی اینها به کنار، انگار یک هیولای جدید به پنجتای قبلی اضافه شده است! واقعا ماجرا از چه قرار است؟