کتاب حاضر به تشریح زندگی و آثار لودویگ ویتگنشتاین میپردازد و از یکپارچگی دغدغههای فلسفی او با زندگی عاطفی و روانیاش حکایت میکند. ری مانک از تأثیر نظریهی اتو واینینگر بر ویتگنشتاین میگوید، این نظر که «دستیافتن به نبوغ صرفاً یک بلندپروازی شریف نیست، یک وظیفه است، یک “حکم مطلق” کانتی است» و «وظیفهی اخلاقی هر مردی است که… به مرتبهی بالاترین سنخ انسان» نزدیک شود، «به مرتبهی یک سرآمد، یک “نابغه”.» ویتگنشتاین این نظر را به مخوفترین وجه جدی گرفته بود، چه هنگامی از فکر خودکشی رهید که راسل به نبوغ او اذعان کرد. از همان جوانی برای ویتگنشتاین روشن بود که تنها زندگیای که ارزش زیستن دارد زندگی در جهت ادای وظیفهای است که در قبال خودش دارد، از بهر نبوغش.