رمانی از نویسندهی «بخش دی»، «هیچوقت دروغ نگو» و «آموزگار» «خانم کاس، امیدواریم پسرتون بتونه به چندتا سؤال درمورد دختری که دیشب ناپدید شده جواب بده...» اریکا کاس زندگی و خانوادهای عالی دارد. تا یک روز عصر که دو کارآگاه جلوی خانهاش میآیند. یک دختر دبیرستانی از محلهی آرام اریکا ناپدید شده است. پلیس به بدترین سناریو فکر میکند... قتل. و پسر نوجوان اریکا، لیام، آخرین نفری است که این دختر را زنده دیده است. اریکا همیشه چیزی شوم و نگرانکننده را در فرزند بزرگتر و بهظاهر بیعیبونقصش حس میکرد. میخواهد باور کند که پسرش بیگناه است، ولی با بیشترشدن شواهد، نمیتواند حقیقت را انکار کند... ممکن است لیام کاری باورنکردنی انجام داده باشد. اریکا باید از خودش این سؤال را بپرسد: تا کجا حاضر است برای محافظت از پسرش پیش برود؟ زمانی که افراد غیرقابلپیشبینی باشند، تاریک و ترسناک میشوند و شرایط را دشوار و پیچیده میکنند. لیام، شخصیت اصلی کتاب پسر خوب، یکی از آن افراد غیرقابل پیشبینی است که پیچیدگیها و نقاط تاریک زیادی در گذشتهی خود دارد و متهم ردیف اول یک جنایت است. فریدا مک فادن در این کتاب نیز همانند دیگر داستانهایش رمانی جنایی و معمایی خلق کرده است که در آن جنایت ابعاد گوناگونی مییابد.