بنجامین هارپر در بحران ایران و آغاز جنگ سرد، پل پیروزی، اشغال ایران به دست نیروهای استالین و خودداری او از تخلیهٔ کشور و کشمکش ناشی از آن را آغازگاه جنگ سرد میداند از آن مهمتر اینکه تصورات قالبی و دیرینه دربارهٔ کارکرد کشورهای پیرامونی و بهویژه ایران بهعنوان هویتهایی کاملاً وابسته، بیاراده و منفعل در جنگ سرد را کنار میگذارد و برای آنها در آن کشاکش جهانی نقشی بسیار پویاتر قائل میشود، چیزی که شاید برای خود ایرانیان نیز شگفتآور باشد، چرا که برخی حقایق آن روزگار در هیاهوها و آشوبهای بعدی فراموش، یا سخت تحریف شده است. نویسنده در این اثر بهخوبی نشان میدهد که سیاستمداران زیرک ایرانی به یُمن آزادی عملی که در نظام غیرخودکامهٔ آن روزگار کشور به دست آورده بودند، آمیزهای از شگردهای سیاسی و زدوبندهای آشکار و نهان را به کار بستند تا ایران را از یوغ بیگانهای درندهخو برهانند.