نظافت و مکافات (ادبیات پلیسی 47)

این روزها کشتن یک نظافتچی خوب خیلی سخت است...
با داشتن سه بچه که به‌تنهایی بزرگشان می‌کند، جِین جفری گاهی برای کارهای خانه به کمک نیاز دارد. ولی بسیاری از همسایه‌های شاکی‌اش فکر می‌کنند که زن نظافتچی شرکت «یاوران شاد» حتی کثافت و گردوخاک جلو چشمش را نمی‌بیند. اما این نمی‌تواند دلیل کافی برای ارتکاب چنین کار شرم‌آوری باشد.
لذا، وقتی جسد این زن نظافتچی را خفه‌شده، با سیم جاروبرقی دور گردنش، پیدا می‌کنند، جِین تصمیم می‌گیرد که کثافت واقعی را زیرورو کند، البته اگر که این مادر مجرد بتواند بین مسئولیت‌هایش در انجمن اولیا و مربیان و نوبت‌های رانندگی‌اش فرصتی پیدا کند. اما، علی‌رغم برنامه‌ی روزانه‌ی فشرده‌اش، جِین مصمم است که قضیه‌ی قتل را حل کند، حتی اگر با این کارش قاتل را، که ممکن است همسایه‌ی دیواربه‌دیوار خودش باشد، تحریک کند.