گرگ هفلی و ورزش با هم جور در نمیآیند.
بعد از مسابقات فاجعهبار مدرسه، گرگ هفلی تصمیم میگیرد دور ورزش را خط بکشد و خودش را بازنشسته کند؛ ولی مادرش او را وادار میکند تا یک فرصت دیگر به خودش بدهد و گرگ قبول میکند که در تیم بسکتبال ثبتنام کند.
حالا که توپ در دستان گرگ جا گرفته، آیا او میتواند برگ برنده تیمش باشد؟