جمعیت به پیش خیز برداشت. اندکی بعد در نزدیکی کاخ ایستادند و منتظر پاسخ تزار شدند. از کاخی که به وعدههایش امید بسته بودند، با آتش تیراندازی پاسخ گرفتند. هزاران کارگر بیگناه در خون خویش غلتیدند. صدای این تیراندازی در سراسر روسیه پراکنده شد. حتی از کوههای مغرور سر به فلک کشیدهی قفقاز، که به ابرها سر میسایید، گذشت و خیزابهای نیرومند آن باکو، مرکز مناطق نفتی کارگری آذربایجان را درنوردید. همه شاهد لطف خونین تزار بودند. بهویژه کارگران فهمیدند و با تمام نیرو به انقلاب چنگ زدند…
کتاب پیش رو به قلم نویسندهای به نگارش درآمده که درونمایهی آثار هنریاش را میهندوستی، انقلاب، نابرابریهای اجتماعی و طبقاتی و زندگی کارگران و زحمتکشان تشکیل میدهد. او رمان آراز را در سالهای 1936 و 1937 نوشت که در سال 1938 به چاپ رسید. این اثر در فرگشت ژانر رمان تاریخی آذربایجان از گامهای مهم محسوب میشود. رمان با نثری شاعرانه گوشهای از پیکار انقلابی کارگران باکو را روایت میکند.