در این کتاب، جسد مامور ادارهی مبارزه با مواد مخدر نیویورک در شب کریسمس در یک متل هالیوودی کثیف همراه با یک یادداشت خودکشی کشف میشود. شایعه شده بود که او در فروش داروی جدیدی به نام «یخ سیاه» دست داشته است. درحالیکه نیروهای پلیس برای محافظت از دپارتمان در برابر رسوایی در صحنه جمع میشوند، هری بوش خود را وارد تحقیقات میکند. او ردپای خونین مجرمان مواد مخدر مکزیک را دنبال میکند و در جریان پرونده باری دیگر قانون اول پلیس را که سالها پیش آموخته به یاد میآورد، اینکه دنبال حقایق نباش بلکه سرنخهایی که آنها را به یکدیگر وصل میکند، دنبال کن. خیلی زود او روابط خطرناکی را که از پلیس مرده آغاز شده و به جنایتکارانی در بلوار هالیوود و پسکوچههای جنوب مرز ختم میشود، کشف میکند. و حالا اوست که در مرکز یک بازی پیچیده و مرگبار قرار گرفته و شاید خودش قربانی بعدی باشد.
داروی «یخ سیاه» یک داروی خیالی است که کانلی برای رمانش اختراع کرده است.