سال ها پیش شاهزاده خانم زیبایی به دنیا آمد که نامش را سفید برفی گذاشتند. سفیدبرفی هرسال زیباتر می شد. نامادری اش، ملکه ی مادر، بسیار زیبا بود و از داشتن یک آیینه ی جادویی به خود می بالید. هر روز از آیینه سوال می پرسید: آیینه، ای آیینه ی روی دیوار، چه کسی از همه زیباتر است؟