در سال 1979، نخستوزیر افغانستان، حفیظ الله امین، قصد داشت از طریق اتخاذ رویکردی بهروز و مدرن کشورش را اصلاح کند و سنتهای فئودالی را کنار بزند. اما در کشوری که همهچیز پایۀ عرفانی و دینی داشت و میتوان گفت که از لحاظ صنعتی به هیچ پیشرفتی نرسیده بود، جاهطلبی امین به بنبست خورد، او نه تنها موفق نشد کاری کند که شهروندان افغانستان سنتهای قدیمی را کنار بگذارند، بلکه اقداماتش موجب آشفتگی نیز شد. مخالفت مردم شدت بیشتری گرفت و به همین دلیل امین و همکارانش تصمیم گرفتند به پاکسازی مخالفان در سرتاسر کابل بپردازند. رهبران شوروی نگران شدت گرفتن جنگ داخلی در افغانستان بودند. افغانستان ،سالهای سال بود که از متحدان مهم روسیه به شمار میآمد. در نهایت، در دسامبر سال 1979، اولین قشون شوروی پا به کابل گذاشت. امین از روسها درخواست کمک کرد تا به او در سرکوب شورش مردم یاری برسانند، اما روسیه به جای اینکه به امین کمک کند، او را ترور کرد و ببرک کارمَل را به رهبری افغانستان رساند. در این کتابچه از مجموعۀ »یک ساعت تاریخ» به این پرسشها پرداخته میشود: ریشههای حملۀ شوروی به افغانستان چه بود؟ بازی بزرگ و انقلاب ثور چه تأثیری بر سرنوشت افغانستان در دورۀ جنگ سرد داشت؟ مردمان افغانستان چگونه با این حمله مقابله کردند و سرانجام این تهاجم چه بود؟