هملت: هیچوقت فکرشو نمیکردم ساعت 4 توی ولیعصر کنار درخت چنار منتظر آدمی به اسم آقای گودو بمونم. آنیا: وای اگه باغآلبالو رو پس بگیریم من از خوشحالی سکته میکنم! هملت: خیلی هیجانانگیزه! خب دیگه... الاناست که آقای گوددو برسه. ببینم یه موقع کنار چنار اشتباهی واینساده باشیم؟