قرار نبود کسی زنده بماند. در یکی از خیابانهای شلوغ شهر دوبلین که پر از جمعیت خریداران بعدازظهر بود، زن جوانی ظاهر میشود، بدون لباس، شوکهشده و با آثار سوختگی بر تن. تام رینولدز حالا سرپرست ارشد نیروی پلیس شده و دیگر رئیس گروه قتل نیست. اما وقتی معلوم میشود که زن از آتشسوزی عمدی خانهای فرار کرده و قربانیان دیگری هم هستند، پای تام به ماجرا کشیده میشود. چیزی که بهعنوان پروندهی سادهی آتشافروزی شروع شده، بهزودی به چیزی بسیار شومتر تبدیل میگردد. کسانی که در آن خانه بودند، اصلا از همان ابتدا نمیخواستند آنجا باشند. حالا تعداد بیشتری از آنان مفقود شدهاند. تام در تلاش برای یافتن بقیه با ساعتی درحال شمارش معکوس مواجه است و در حین این جستوجو، تار عنکبوت هولناکی از جنایتهای داخلی و بینالمللی آشکار میشود. و همه از این رویداد فاجعهبار زنده بیرون نخواهند آمد.