سیر تحول نظریه های منطقه گرایی با گسست های بزرگی که سالهاست در فرایند جهانی شدن نمایان شده شتاب بیشتری یافته است از یک سو رخدادهای یک دهه گذشته نشان داد که جهانی شدن کارکردهای یکسانی برای دولت ها نداشته و بیش از همه چیز به توسعه نابرابری در اقتصاد جهانی منجر شده است از سوی دیگر منطقه گرایی نیز دیگر در قیدوبند رویکردهای سنتی نیست و طیف گوناگونی از رهیافت های انتقادی ادبیات این شاخه از مطالعات بین المللی را پربارتر از همیشه ساخته است. منطقه گرایی حاشیه ای از جمله دیدگاه های نوظهور انتقادی است که میکوشد تا از زاویه ای متفاوت به همگرایی منطقه ای بنگرد این کتاب حاصل تحقیقات عمیق پژوهشگران اروپایی در چند منطقه کلیدی از جمله آفریقا و قفقاز جنوبی است علاوه بر مطالعات میدانی مولفان مفاهیمی همچون منطقه گرایی ،خرد منطقه گرایی در سایه منطقه مندی منطقه سازی منطقه گرایی فرادولتی منطقه بودگی و منطقه مداری را تبیین منطقه گرایی حاشیه ای مورد بررسی قرار دادهاند منطقه گرایی حاشیه ای اگرچه هنوز به عنوان یک چارچوب کاملاً گسترش یافته معرفی نشده اما از بنیان های نظری مستحکمی برخوردار است که در سال های آتی بیشاز پیش از سوی نظریه پردازان مورد توجه قرار خواهد گفته اند که جمهوری اسلامی ایران فرصت های بکر بیشماری در مناطق مرزی و حاشیه ای خود دارد که همچنان از نگاه علمی پژوهشگران ایرانی به دور مانده است. امید است که کتاب حاضر بتواند بخشی از غفلت علمی موجود را بزداید.