آیا موفقیتهای مالی، شغلی و اجتماعی افراد بیشتر ناشی از استعداد و تلاش آنهاست یا عنصر بخت و اقبال نقش مهمتری در آن دارد؟ طبیعی است که افراد بدون زحمت به جایی نمیرسند، اما حضور در زمان و مکانی خاص، متولدشدن در خانوادهای حمایتگر و موفق، زیستن در زمانهی امید و بالندگی و در مسیر فرصتها قرارگرفتن هم بسیار حائز اهمیت است. رابرت فرانک استاد اقتصاد دانشگاه کورنل در این کتاب میکوشد به این سوال پاسخ دهد. او معتقد است که افراد موفق سهم فرصتهای اقبالگونهی محیطی را دستکم میگیرند و پیشرفت خـود را مدیون استعـداد و تلاش خـود میدانند، درحـالیکـه نتـایج پژوهشهای دقیـق علوم اجتماعی و اقتصـادی نشان میدهد که اینگونه نیست. متغیرهایی همچـون طبقـهی اجتماعی، عصـری که افراد در آن متولد شدهاند، امکانات محیطی و... نقش پررنگـی در کسب موفقیـت دارند. به بـاور نویسنده بهادادن بیش از اندازه به مقولهی شایستگی فردی و غفلت از نقش عوامـل بیرونی تبعات ناخوشـایند اجتمـاعی دارد؛ سرخوردگی در بازندگـان، خودشیفتـگی در برندگـان، ایجـاد رقـابت ناسـالم بین مردم، احساس پوچی و ارزشمند نبودن، رواج خرافات و مبـاحث غیرعلمـی روانشنـاسی، افزایش مثبـتاندیشـی افراطـی، کمالطلبی منفی و ... از جمله آسیبهای آن هستند. این کتاب شامل پژوهشهای جدید در زمینهی موفقیت، رفتارشناسی و شایستهسالاری است و در رشـد و افزایش عزتنفس بسیـار موثـر است.