موضوع پیوند میان جرم شناسی و فلسفه حتی در ادبیات غیرفارسی زبان نیز کم و بیش مهجور است.از یک سو،ریشه های فلسفی مسئله جرم و دیگر مسائل جرم شناختی کمتر مورد نظر و توجه جرم شناسان بوده است و از دیگر سو نیز جرم،کمتر دغدغه نظری و موضوعی فیلسوفان قرار گرفته است.حتی بعدها با فراتر رفتن فلسفه از مسئله های سنتی فلسفی و بسط و گسترش رویکردهای تحلیلی به فلسفه مضاف،موضوع جرم در مقایسه با دیگر موضوعاتی چون زبان،ذهن،علم،دین،سیاست و حتی حقوق،کمتر توجه فیلسوفان را به خود جلب کرده است.