داستان ارباب دشت گوهران در جامعهای سنتی روایت میشود و از عشقی نامانوس برای چنین جامعهای حکایت دارد، عشق آقا سالار، ارباب دشت به دختری چوپانزاده. عاشق و معشوق از دو طبقهی مختلف جامعه هستند و بیگمان عشقی اینچنین با واکنشهای گوناگونی از سوی مردم مواجه میشود. در این روایت، تقابل میان دو جامعهی سنتی و مدرن را به تماشا مینشینیم و با نمایندگانی از این دو جامعه مواجه میشویم. ارباب دشت گوهران به زبانی ساده و روان نوشته شده و با توصیفاتی دقیق از فضای داستان، شخصیتها و آداب و رسوم جاری میان مردم، مخاطب را در خود غرق میکند. نویسنده با داستانی که تصویر کرده قدرت عشق و شایستگی همهی افراد از هر طبقهی اجتماعی را برای مورد احترام قرارگرفتن بازتابانده است.