از قدیم مقولهی روز که برههای کوتاه از «زمان» و لحظهای گذراست، توجه آدمی را به خود جلب کرده است. کرونوس که بعدها در حماسهی ایلیاد، نام ویژهی ربالنوع زمان شد، در واقع بهمعنای «یک دَم» و لحظهای زودگذر است. زندگی روزمره مختص انسان است نه خدایان. روزبهروز همان نیروی حیاتی کوتاهمدت است که به انسانهای فانی اختصاص یافته است؛ اما واژههای «همواره و همیشه» مختص خدایان است که با مفهوم روزبهروز بهکلی متفاوت است. ازاینروست که سخنگفتن از زندگی روزمرهی خدایان متناقض مینماید. ایزدان بهکلی از انسانها متفاوتاند؛ «زمان» ویژهی خود را دارند؛ مکان و سکونتگاهشان با آدمی متفاوت است؛ جسمشان غیربشری است و شبیه انسانها نیست؛ بسیار آراماند و چنانچه یک انسان ایشان را ببیند، دچار نحوست و بدبختی خواهد شد. حکایات متعددی دربارهشان نقل میشود؛ ماجراهایی ویژه برای آنها رخ میدهد، به سفر میروند، زندگی خاص خویش را دارند، و تفاوتهای خود را با انسانها تا میتوانند پنهان میکنند. این کتاب حکایتهایی را از این خدایان روایت میکند.