کتاب دربارهی نوعی ناخوشی است که دامنگیر همهی ماست، بهقول جیمز مدیسون «ناخوشیِ عمومیِ ما». ناخوشیِ ما تنهای بیمارِ مردم و شرارت سیاسیِ حول آنهاست. ما چنان بیماریم که بهخاطرش آزادیمان را از دست دادهایم و آزادی چنان از ما سلب شده که بهدنبالش سلامتیمان را از دست دادهایم. سیاست ما بیشتر مایهی مصیبت و درد است تا نعمت آزادی. اگر بهداشت و درمان امتیاز باشد، و نه حق، آنهایی را که از آن بهرهمند میشوند بیاخلاق میکند و آنهایی را که از آن محروماند میکُشد. ته ماجرا میبینیم بهجای آنکه تکتکمان در پی شادی باشیم، همگی گرفتار رنجی اشتراکی شدهایم. بهداشت و درمان، بهخاطر بدنهایمان و بهخاطر روانهایمان، باید حق باشد، نه امتیاز.