اندرو، در جست وجوی آرامش و فرار از هیاهوی خسته کننده زندگی شهری به سواحل دنج و رؤیایی جنوب ایتالیا پناه می برد. سفر او که تنها به قصد استراحتی کوتاه آغاز شده بود، با دیدار کلودیو، ماهیگیری خردمند و آگاه مسیری دیگر می گیرد. کلودیو، با سخنان حکیمانه اش گنجینه ای از تجربه و درس زندگی را به اندرو هدیه می کند آن چه روزی سفری ساده و گذرا به نظر می رسید، به دریایی از مکاشفه درون و افق های تازه تبدیل شد و راهی نوین و فرصت هایی بیکران را پیش روی اندرو گشود داستان اندرو گواهیست که گاهی یک برخورد تصادفی و مسیری غیر منتظره می تواند زندگی ات را زیر و رو کند و تو را به سوی رؤیاها و افق های ناشناخته ات پرواز دهد.