فرسکیتا کاراسکو دختری است که در شانزدهسالگی موهبتی جادویی مییابد. زنان خانواده او صاحب جعبهای چوبی و اسرارآمیز هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. محتوای این جعبه برای هر دختری که طی مراسمی اسرارآمیز آن را دریافت میکند، متفاوت است.
وقتی نوبت به او میرسد تا این جعبه را از مخفیگاهش زیر درختان زیتون پیچخورده بیرون بیاورد، فرسکیتا تنها سوزن و نخهایی ساده مییابد. اما همین ابزارها برای او کافی است تا جادوی خود را به کار بگیرد و سرنوشت خود و فرزندانش را رقم بزند. اما جادو همیشه آسان نیست. موهبت او، که گاهی شفابخش و گاه ویرانگر است، او را در برابر حسادت و طمع دیگران آسیبپذیر میکند. کارول مارتینز در این رمان شگفتانگیز، ما را به دنیایی میبرد که افسانه و واقعیت در هم تنیدهاند.