ماجرای کتاب به یک حادثه عجیب در شهریور ۱۴۰۳ برمیگردد؛ زمانی که رژیم منحوس صهیونیستی با انجام یک عملیات پیچیده تروریستی، بیش از چهار هزار دستگاه پیجر را به طور همزمان در لبنان و سوریه منفجر کرد. پیجر، وسیلهای ساده و رایج برای ارتباط سریع بین نیروها بود که حزبالله لبنان برای جلوگیری از رهگیری دشمن از آن استفاده میکرد. این انفجار گسترده باعث مجروحیت هزاران نفر از نیروهای مقاومت، به ویژه از ناحیه دست و چشم شد و فاجعهای انسانی را رقم زد.
دشواری مبارک اما تنها روایت این جنایت نیست. این کتاب، روایتی انسانی از زنانی است که در حاشیه این حادثه تلخ، محکوم به صبر شدند. نویسنده با انجام مصاحبههایی دقیق با نزدیک به چهل نفر از خانوادههای مجروحین – که برای درمان به ایران آمده بودند – قصههای اندوه، امید، زیبایی و ایستادگی را به تصویر کشیده است.
فائضه غفارحدادی با نثری صمیمی و روایتهای مستند، به مخاطب نشان میدهد که چگونه از دل سختترین آزمونهای بشری، جلوههایی از ایمان، محبت و پایداری متولد میشود.