به اعتقاد منتقدان، آثار جنایی جوزفین تی نهتنها از حیث جذابیت معما و طرح داستان بلکه به لحاظ ادبی از ارزش انکارناپذیری برخوردارند چون او در متن رمانهایش به وقایع سیاسی و تاریخی اشاره میکند، تا حد افراط از صنایع ادبی بهره میگیرد و جملاتش را با طنزی ملایم و در عین حال گزنده همراه میسازد. نثر جوزفین تی در میان نویسندگان شاخص ادبیات جنایی انگلستان در نیمه اول قرن بیستم، بیشتر از همه به مارجری آلینگهام و دوروتی سایرس شباهت دارد و به همان اندازه نیز مورد تقلید بوده است. نویسندگان بسیاری از سبک او در نگارش داستانهایش تقلید کردهاند از جمله استیفن کینگ؛ نویسنده شاخص رمان وحشت، که در مصاحبهای گفته که از آثار جوزفین تی در نوشتن کتابهایش الهام گرفته است.
«دختر زمان» بعد از انتشار در سال 1951 به شهرتی درخور دست یافت و آنتونی بوچر، نویسنده و منتقد نامآور انگلیسی، درمورد آن نوشت: «یکی از آثار «کلاسیک» در حیطه کتابهای پلیسی. یکی از بهترین کتابهای تمام اعصار!»
این داستان در فهرست برترین رمانهای پلیسی جهان مقام والایی دارد و خوانندگان بعد از مطالعه کتاب درخواهند یافت که «دختر زمان» امتیاز معتبر خود را بیدلیل کسب نکرده است.
داستان به شرح تحقیقات کارآگاه آلن گرانت درمورد زندگی و زمانه ریچارد سوم میپردازد. این پادشاه در تاریخ انگلستان فردی بدنام و ستمگر شناخته شده و گرانت در صدد است تا در مورد وقایع تاریخی دوران سلطنت او آنطور که در کتابها نوشتهاند قضاوت کند.
هدف نویسنده از نگارش داستان «دختر زمان» این است که ثابت کند آنچه بهعنوان «تاریخ» شناخته میشود صرفاً «گزارش شخصی وقایع» است و الزاماً با «حقیقت» انطباق ندارد. اثبات «حقیقت» نیاز به دلیل و مدرک دارد حال آنکه برای بسیاری از وقایع تاریخی که بیچونوچرا بهعنوان «حقیقت» پذیرفته شدهاند دلیل و مدرکی در دست نیست.